کد مطلب:188705 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:227

تبیین معارف اصولی دین
توحید، خداشناسی، اعتقاد به خط رسالت و رهبری الهی و یقین به معاد و نظام كیفر و پاداش، همواره نخستین پیام و اصلیترین دعوت پیامبران الهی و ادیان آسمانی بوده است.

فهم و پذیرش عالمانه ی این اصول، ضامن ایمان نسبت به فروع و احكام و قوانین شریعت است، و سستی و انحراف در میدان عمل ریشه در انحراف عقیدتی و یا سستی مبانی فكری و نا آگاهی به اصول دینی دارد.

بدین جهت، انبیای الهی، هدایت و اصلاح خلق را از تصحیح عقاید و بینش آنان شروع می كرده اند، و در برابر ایشان، خطوط شیطانی كفر و نفاق همواره در به انحراف كشاندن عقاید و سست ساختن باور توده ها به اصول دینی در تلاش بوده اند.

در نخستین غیبت موسی (ع)، بنی اسرائیل گرفتار گوساله پرستی می شوند. یهود در رأس انحراف های خود برای خدا فرزند قرار داده و عزیر را فرزند او می شمردند و مسیحیان، فرزند مریم را، فرزند خدا نام می نهند!

انحراف در اصول عقیدتی، جدیترین و دشوارترین آفت نظام تفكر دینی است.

امت اسلامی پس از رحلت رسول خدا (ص)، هرگز از این آفت در امان نبود و در امان نماند، بلكه گمراهان وسوسه انگیز و كوته نظران بی دانش، با طرح آرا و القای شبهه ها در زمینه ی اصول معرفتی، در جامعه ظاهر شدند.

شرك با رنگی دیگر، اعتقاد به جسم بودن خدا، انتساب اوصاف نادرست به خداوند، عقیده ی به جبر مطلق و یا تفویض مطلق و... از جمله مشكلات عقیدتی است كه در صدر اسلام رخ نمود.

امام باقر (ع) همانند سایر ائمه ی معصومین علیهم السلام، یكی از مسؤولیت های عمده اش، تصحیح باورها و رد شبهات فكری بود، كه از طریق مباحثات علمی و



[ صفحه 90]



مناظره ها، بدان تحقق می بخشید.